سختترین روزهای زندگی ...
وقتی داشتم روزهای سختم را بدون یاریِ آدمها پشتسر میگذاشتم و هیچکس را برای مساعدت و دلگرمی نداشتم
وقتی داشتم روزهای سختم را بدون یاریِ آدمها پشتسر میگذاشتم و هیچکس را برای مساعدت و دلگرمی نداشتم
جملهای زیبا را امروز مطالعه کردم: چراغ خودت باش و پناه دیگری جستجو مکن.. .
عمدۀ جماعت ایرانی همیشه میخواهد بدون تلاش، به بیشترین امتیازات برسد؛ و دلش را خوش میکند به شانسها و اقبالها که شاید دری به تخته بخورد و چیزی برنده شود؛ چون فلان همسایه و یا دوستش در قرعهکشی بانک ماشین برنده شده، پس همیشه امیدوار به آن یک میلیونیم درصد میماند؛ عمرش را تباه میکند و البته بازیچۀ دست بنگاههای سرمایهداری و یا صاحبان سرمایه میشود.
رؤیاهای بدون زحمت و تلاش که معمولاً هیچ وقت به حقیقت نمیپیوندند.
معلول نیاز به توجه و حمایت ما داره؛ نه ترحم و دلسوزی رقتآور.
معلول گناهی نکرده که این طور به دنیای خاکی پا گذاشته و یا اتفاقی براش افتاده که برای هر یک از ما ممکنه اتفاق میافتاد؛ و یا حتی هر لحظه ممکنه بیفته: چه کسی از فردای خودش نه! یک ساعت دیگۀ عمرش خبر داره؟
نشاندن لبخند بر لب یک معلول، عین عبادت است؛ شاد کردن قلب یک معلول، یکی از کلیدهای خوشبختی.
معلول نیاز به توجه ما دارد؛ نه ترحم.
بازخورد گرفتن در فضای نویسندگی اهمیت بسزایی دارد؛ اما همۀ ماجرا نیست. دلیل: زیر بسیاری از افراد اصولاً فرصت ابراز بازخورد ندارند و بیشتر نظارهگر هستند و به دنبال حل مشکل و یا مسألۀ خود.