✍🏻 این سخن امام صادق علیه السلام رو خیلی دوست دارم و زندگی هر روز من است: دل، به نوشتن آرام مىگیرد.
اما دغدغه داشتن فقط به پسندیدن یک سخن نیست. یک امام معصوم، حتماً دلیلی پشت آن داند:
بنویس و دانش خود را منتشر ساز که اگر مردی نوشته هایت رابرای فرزندانت به میراث بگذاری.
بله! نوشتن راهی است به سوی خودشناسی و آرامش درون. در تمام سالهای زندگیم این رو بارها و بارها بهش رسیدم و با نویسندگی، زندگی کردم.
نباید در نویسندگی اسیر کمالگرایی شد. باید شروع کرد و آهسته و پیوسته ادامه داد. نوشتن، فانوس اندیشه را روشن نگه میدارد. آیا همین دلیل، بهترین انگیزه برای پیوسته در مسیر نویسندگی نیست؟
آیۀ شریفۀ ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ، رمز و رازهای زیادی دارد که شاید برخی از آنها را توانستهام تا امروز در زندگی خودم درک کنم. به عنوان مثال: نوشتن نه تنها افکار منفی را از مغز بیرون میریزد، بلکه نوری به ذهن انسان میتاباند که روشناییبخشِ زندگی او خواهد بود.
بنجامین فرانکلین میگوید: اگر میخواهی پس از مرگ فراموش نشوی، یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد؛ یا کاری کن که قابل نوشتن باشد.
به قول استفان کینگ: «هدف از نویسندگی پول درآوردن، مشهور شدن، دوست پیدا کردن یا محبوب شدن نیست. در پایان، آنچه هدف غایی نویسندگی است، غنی کردن زندگی کسانی است که آثارتان را میخوانند و نیز غنی کردن زندگی خودتان است.»
چارلز بوکوفسکی: جز نوشتن چیزی نجاتت نمی دهد
دیوارها را در برابر هجوم مغولان استوار نگه می دارد
تاریکی را نورانی می کند
نوشتن آخرین روانپزشک است
مهربان ترین خدا بین تمام خدایان است
نوشتن مرگ را می تاراند، ترکت نمی کند
و نوشتن می خندد
بر خودش
بر رنج
آخرین توقع است
آخرین تفسیر
نوشتن تمام این هاست.
اگر نویسندگی با عشق و علاقه انجام شود، برای ما اعتبار و حتی درآمد به ارمغان میآورد؛ پس بنویس تا زنده بمانی! هر که نوشت پادشاه می شود.