فکر کنید در یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای سبد خریدتان را پر کردهاید و جلوی صندوق منتظرید اجناستان را حساب کنید. معیارتان برای انتخاب آن محصولات چه بوده؟ فروشگاههای بزرگ قفسههایی پر از مایحتاج روزانهی آدمها دارند که شما میتوانید حضور برندهای مختلف را یکجا ببینید و یکیشان را انتخاب کنید. آنچه باعث میشود بین چند مارک مختلف، فقط یکی شانس نشستن در سبد خرید مشتری را داشته باشد، تبلیغات و کیفیت محصولات است. نمیتوان گفت کدام موثرتر است چون گاهی اوقات مشتری فارغ از هر تبلیغی به تجربهی خرید قبلی بسنده میکند و یکراست می رود سراغ یک مارک مشخص و قصد امتحان مارک متفاوت را ندارد، اما اگر تبلیغات بتواند کنجکاوی تجربهی تازه را در مشتری برانگیزد، شاید وسوسهی امتحان محصول جدید زورش بر تجربهی قبلی بچربد. آنچه باعث میشود شما بتوانید اثر مثبت روی ذهن مشتری بگذارید، کلمههای تاثیرگذار در فروش هستند. قدرت کلمات را نباید دست کم بگیرید. این کلمات هستند که در ذهن مشتری نفوذ میکنند و باعث ترجیح یک محصول بر دیگری میشوند. ما میخواهیم در این مقاله از کلمات تاثیرگذار در فروش و چگونگی نوشتنشان حرف بزنیم. اما یادمان نرود که در نوشتن جملات ترغیبکننده اصل بر صداقت است و بهتر است اگر دربارهی کیفیت محصول یا خدمتی مطمئن نیستیم، نوشتن را تا اطمینان کامل به تاخیر بیندازیم چون اعتماد مخاطب برای یک نویسنده مهمترین سرمایه است. اما اصولی که با کمک آنها میتوانیم کلمات تاثیرگذاری در فروش بنویسیم عبارتند از:
قصه تعریف کنید.
هیچوقت تاثیر قصهها را نادیده نگیرید. قصهها میتوانند احساسات مخاطب را برانگیزند و باعث شوند چیزی برای همیشه در ذهنشان ثبت شود. قصه قهرمانی دارد که در پی چیزیست. موانعی وجود دارد که اجازه نمیدهد او به خواستهاش برسد، تعادل زندگیاش به هم میریزد و او در طول داستان تلاش میکند تا دوباره به تعادل برگردد. محصول یا خدمت ما میتواند به قهرمان در بازگشت به تعادل کمک کند. حتی ما میتوانیم قصهی رسیدن به محصولی که تولید کردهایم را برای مخاطبمان تعریف کنیم. حتمن داستان کارآفرینهایی را شنیدهاید که تلاش کردند کسب و کار خودشان را برخلاف تمام موانع گسترش دهند. چقدر برایتان جذاب بوده؟ تبلیغ آشپزی با کلاه سفید یادتان هست که میخواست سالاد الویه درست کند؟ یا تبلیغ عمو یادگاری که دیگر لازم نبود توی غار برود؟
حس کنجکاوی مخاطب را تحریک کنید.
کشفکردن همیشه جذاب است. به مخاطب اجازه دهید چیزی در تبلیغ شما کشف کند. همهچیز را برایش توضیح ندهید. بگذارید جست و جو کند. بپرسد. جوری بنویسید که کنجکاو شود بیشتر دربارهی تبلیغتان بداند. ایجاد سوال در ذهن مخاطب باعث میشود انگیزهای برای یافتن پاسخ داشته باشد و تا به جواب راضیکنندهای نرسد، دست برندارد. البته حواستان باشد که این کار باید به شکل خلاقانه و هوشمندانهای طراحی شود وگرنه تبلیغ شما روانهی قبرستان تبلیغات شکستخورده میشود و نه تنها مخاطب تلاشی برای کشف نمیکند، بلکه آنقدر گنگ و سردرگم میشود که بیاهمیت از کنار تبلیغ شما میگذرد.
از درد درونی مخاطب حرف بزنید.
هر محصول یا خدمتی که عرضه میکنید دردی درونی یا بیرونی را از مخاطب برطرف میکند. مثلن در استفاده از رادیاتور، درد بیرونی مشتری گرمکردن فضای خانه و رهایی از سرماست و درد درونی میتواند شکل و زیبایی رادیاتور، مصرف برق و گاز، کیفیت و قیمت، خدمات پس از فروش و گارانتی و بهروز بودن تکلنولوژی باشد. درد بیرونی را که هر رادیوتوری برطرف میکند، مزیت رقابتی شما میتواند در برطرف کردن دردهای درونی مخاطب باشد. او هیچ وقت یادش نمیرود که موقع دریافت خدمات پس از فروش چقدر برایش عزت و احترام قائل شدید و یا در استفاده از گارانتی دچار دردسر نشد. میتوانید در نوشتن کلمات تاثیرگذار برای فروش حواستان به دردهای درونی مخاطب باشد و به او این اطمینان را بدهید که ما رسالت بزرگتری از فروش محصول به مشتری داریم.
قهرمان مشتریست.
یادتان نرود که قرار است مشتری قهرمان قصهی تبلیغات شما باشد. اگر بخواهید او را از این موهبت محروم کنید و به زور خودتان را در چشمان مشتری فرو کنید، او به راحتی فراموشتان میکند. کلمات تاثیرگذار در فروش قرار است بگویند که این مشتریست که با راهنمایی شما قهرمان حل مشکلات و مسئلههای خودش میشود. شما فقط ارائهکنندهی محصول هستید و او قرار است سالها از محصول شما استفاده کند. درنهایت این مشتریست که مصرفکنندهی محصول شماست، پس اجازه دهید لذت این قهرمانی را با گوشت و پوست و استخوانش بچشد.
مزیتی را وعده دهید.
کلمات تاثیرگذار در فروش کلماتی هستند که یک مزیت رقابتی را وعده میدهند. «یکی بخر، دوتا ببر» جملهی ترغیبکنندهایست که پایتان را به فروشگاه باز میکند. چیزی که باعث میشود مشتری بین دو محصول یکی را انتخاب کند شاید همان مزیتی باشد که شما را از سایر رقبا متمایز میکند. «خانهتان را یک هفتهای اجاره میدهیم، یک ماهه میفروشیم» میبینید چقدر وسوسهانگیز است؟ در بازاری که صدها برند مختلف یک محصول را تولید میکنند، اگر متفاوت هستید باید برایش دلیلی بیاورید.
از چرایی و چگونگی بگویید.
چرایی و چگونگی از سوالات بنیادین انسانهاست. شما میتوانید با استفاده از این کلمات تاثیرگذار فروشتان را افزایش دهید. مثلن چگونه کودکانتان را حرفگوشکن کنید؟ یا چگونه لذت بیشتری از زندگی ببرید؟ یا چگونه بفهمید خودروتان به تنظیم نیاز دارد؟ اینها عناوین تاثیرگذاری در فروش هستند که باعث میشود مشتری برای پیداکردن سوالات مهمش به سراغتان بیاید. با استفاده از سوالاتی که از چرایی و چگونگی حرف میزنند میتوانید کنجکاوی مشتری را برای یافتن پاسخی به دغدغههایش تحریک کنید.
رضایت مشتریهایتان را جار بزنید.
اگر واقعن کسانی هستند که از مصرف محصولات شما راضی هستند چه اشکالی دارد حرفشان را به گوش بقیه برسانید؟ شاید دیگری هم با شنیدن این رضایتمندیها به فکر استفاده از محصول شما بیفتد. در نوشتن کلمات تاثیرگذار در فروش بهتر است تواضع و فروتنی را کنار بگذارید و صادقانه به بقیه بگویید چه مشتریهای وفاداری دارید و چقدر از خریدشان راضی هستند. البته فراموش نکنید شما قرار است صادق باشید وگرنه رضایت بلندمدت مشتریانتان را فدای فروش چند روزهتان میکنید.
مخاطبانتان را مشخص کنید.
چه کسانی قرار است از محصول شما بهرهی بیشتری ببرند، صدایشان بزنید. اگر شما کتابهای کمکآموزشی میفروشید، دانشآموزان را خطاب قرار دهید. اگر ابزاری حرفهای برای تکنسینها تولید میکنید، همانها را صدا بزنید. این طوری هم تکلیف خودتان را روشن میکنید، هم تکلیف مشتری را. با این ترفند از خیلی سوءتفاهمها جلوگیری میشود و بهرهی بیشتری از وقتتان میبرید.
نام محصولتان را در تیتر تبلیغاتیتان بگنجانید.
فکر کنید آیا میشود از کلمات تاثیرگذاری که برای فروش نوشتهاید، برای محصول دیگری هم استفاده کرد؟ جوری نوشتهاید که نشود متنتان را جای دیگر و برای محصولی متفاوت استفاده کرد؟ شما چه میفروشید؟ واضح و صریح نامش را در تبلیغاتتان بگنجانید. مشتری از کجا بداند تبلیغ شما مربوط به کدام محصول است؟ نترسید و خیلی محکم بگویید چه میفروشید.
حواس پنجگانهی مخاطباتتان را تحریک کنید.
کلمات تاثیرگذار در فروش کلماتی هستند که حواس پنجگانهی مخاطب را تحریک میکنند. اگر محصول خوراکی میفروشید دهان مشتری را آب بیندازید یا اگر محصول شما رایحهای خوش دارد، شامهاش را تحریک کنید. اینطوری هیچوقت شما را فراموش نمیکند. نوشتن از حواس پنجگانه تاثیر کلمات تبلیغی را بیشتر میکند و باعث میشود مشتری با محصول شما ارتباط عمیقتری برقرار کند. حیف نیست ویژگیهای حسی محصولتان از مخاطب پنهان بماند؟
جمعبندی
نوشتن کلمات تاثیرگذار در فروش باعث پیشرفت سریعتر هر کسب و کاری میشود. فراموش نکنید که در نوشتن هر جملهی تبلیغاتی میتوانید یکی از اصول قصهنویسی، تحریک حس کنجکاوی، گنجاندن نام محصول در متن تبلیغی، سوال از چگونگی و چرایی، وعدهی مزیتی متفاوت، نوشتن از دردهای درونی، تحریک حواس پنجگانه و بیان رضایت مشتریهای قبلی استفاده کنید. حالا میتوانید کاغذ و قلمی آماده کنید و با استفاده از همین اصول برای کسب و کارتان جملهای ترغیبکننده بنویسید.