زمین داشته باشیم؛ آب و بذر هم باشد؛ گیاه هم به عمل میآوریم؛ اما به چه کسی بفروشیم؟
خریدار محصول ما که یک گیاه دارویی باشد را از کجا پیدا کنیم؟
به نظر من صرف اطلاع داشتن از گیاهان دارویی پرکشش در بازار خرید و فروش، دلیل بر موفقیت بازار فروش آن و اقدام به کشت آن نیست.
در رقابت پیچیدۀ امروزی در هر بازار، این محتوای ماست که سبب میشه بتونیم بهتر و کمهزینهتر به بازارهای هدف نزدیک بشیم و بفروشیم.
البته بازاریابی محتوایی ما هم نقش مهمی در موفقیت محتواهای در ارتباط گرفتن با ذهن و قلب مشتریان دارد؛ تفاوتی هم نمیکند که محصول ما گران باشد یا ارزان.
مشکل اساسی و ریشه ای در امر گیاهان دارویی می دونید کجاست؟
عدم سنخیت اسم اینها با کارکرد اصلی و بنیادین اونها.
ینی چی؟
ینی اینکه آقاجان گیاهان دارویی اسمش روشه. اینها دارو هستند.
وقتی صحبت از کارکرد درمانی میشه؛ پس ینی یه مبنای علمی پشتش هست.
مبنای علمی این اصطلاح و این نوع گیاهان هم بر می گرده به علم طب.
مخصوصا طب سنتی. و خالصش طب اسلامی.
خب
حالا آیا اونهایی که دست اندرکار گیاهان دارویی ان از طب سنتی یا اسلامی اطلاعات دارند؟
آیا طب سینوی و جالینوسی رو آگاهند؟
یا نه
صرفا یه جور بازاریابی هست و اقتصاد گردانی؟
جای بسی تأسفه.