نوشتن و نویسندگی، یکی از ارکان پراهمیت مدیریت دانش در سازمانهاست.
نوشتن و نویسندگی، یکی از ارکان پراهمیت مدیریت دانش در سازمانهاست.
نویسندگی کاری لذتبخش است، اما خیلی از ما که در آغاز راه نوشتن هستیم، گاهی از استعداد و عزم خودمان ناامید میشویم، به این فکر میافتیم که چرا از نوشتن آنچنانکه باید لذت نمیبریم؟ چرا نوشتن انقدر به ذهن ما فشار میآورد، چرا اغلب نوشتههامان ملالآور و بیرمق میشوند؟
برای نویسنده حرفهای، خواندن یعنی دوباره خواندن.
خواندن کار ماست. نویسندۀ حرفهای باید برنامهای جدی و دائمی برای مطالعه داشته باشد. یکبار خواندن هم کافی نیست، برای یادگیری واقعی باید بعضی از آثار را بارها و بارها بخوانیم و یادداشتبرداری کنیم.
رونویسی را دستکم نگیریم.
چشمهایم را بستهام، حالا بهتر میبینم.
-گویا
گاهی بهتر است چشمهایمان را ببندیم و بنویسیم.
وقتی با چشمهای بسته مینویسیم، حس میکنیم آزادتریم، حس میکنیم منتقد درونمان سکوت کرده.
نوشتن با چشمهای بسته مثل مراقبه است، انگار تمام تمرکزمان جمع میشود روی چیزی که مینویسیم.
با چشمهای بسته، تمام پریشانیها و حواس پرتی ها دور میشوند.
گاهی هم به جای بستن چشمها، باید چراغ اتاق را خاموش کنیم.
در تاریکی نوشتن تجربهی غریبیست.
نباید نگران در هم رفتن کلمهها و جملهها باشیم.
معمولاً بعد از باز کردن چشمها و روشن کردن چراغ، از روشنایی و باز بودن نوشتههایمان شگفتزده میشویم.