امروز که زنده ای ، زندگی کن .
فردا خواهی مرد.
همانطور که یک ساعت پیش ممکن بود که مرده باشی.
وقتی که سراسر زندگی ات در برابر ابدیت لحظه ای بیش نیست، چه جای آن است که خود را عذاب دهی؟
امروز که زنده ای ، زندگی کن .
فردا خواهی مرد.
همانطور که یک ساعت پیش ممکن بود که مرده باشی.
وقتی که سراسر زندگی ات در برابر ابدیت لحظه ای بیش نیست، چه جای آن است که خود را عذاب دهی؟
عمدۀ جماعت ایرانی همیشه میخواهد بدون تلاش، به بیشترین امتیازات برسد؛ و دلش را خوش میکند به شانسها و اقبالها که شاید دری به تخته بخورد و چیزی برنده شود؛ چون فلان همسایه و یا دوستش در قرعهکشی بانک ماشین برنده شده، پس همیشه امیدوار به آن یک میلیونیم درصد میماند؛ عمرش را تباه میکند و البته بازیچۀ دست بنگاههای سرمایهداری و یا صاحبان سرمایه میشود.
رؤیاهای بدون زحمت و تلاش که معمولاً هیچ وقت به حقیقت نمیپیوندند.
معلول نیاز به توجه و حمایت ما داره؛ نه ترحم و دلسوزی رقتآور.
معلول گناهی نکرده که این طور به دنیای خاکی پا گذاشته و یا اتفاقی براش افتاده که برای هر یک از ما ممکنه اتفاق میافتاد؛ و یا حتی هر لحظه ممکنه بیفته: چه کسی از فردای خودش نه! یک ساعت دیگۀ عمرش خبر داره؟
نشاندن لبخند بر لب یک معلول، عین عبادت است؛ شاد کردن قلب یک معلول، یکی از کلیدهای خوشبختی.
معلول نیاز به توجه ما دارد؛ نه ترحم.
اگر فردی توهینی کرد و یا برچسبی به ما زد، نباید فوراً او را به بلک لیست منتقل کنیم!
احتمالا بیشترین چیزی که این روزها به آن احتیاج داریم یک جفت "گوش شنوا" است.